Мастона Эргашева дар махфили Фарзона "Бодо панохат бар Худо"
У вашего броузера проблема в совместимости с HTML5
Подписывайтесь на мой канал:
https://www.youtube.com/channel/UCIQcU11TPhntcXwoa_Yb8Kg?view_as=subscriber
عمری به هم دل بسته ایم، اما جدائیم و جدا
یك لحظه دیداری رسد، آن هم شود سرف وداع .
خاموش چون استارگان تابیم با هم یک نظر،
چشمان من گوید»برو «، چشمان تو گوید «بیا .»
چون اشک بیصبری کند، من بگذرم زود از برت
آن لحظۀ دیرآمده این گونه ماند در قفا .
با یاد دیدار دگر عمرم بیاغازد ز سر،
ای وای، عشق بیثمر كی میرسد بر انتها .
تقدیر تو سرگشتهاست، طالع مرا برگشتهاست،
از که خطا بگذشتهاست،از ما و تو یا از قضا.
آغاز من با نام تو، هر شعر من پیغام تو،
بادا همه بر کام تو، ای مطلع حرف و هجا .
دیگر چه از این گیر و مان، با دیگری، با او بمان،
ای آرزوی جاودان، بادا پناهت بر خدا .